sharifpajooh.ir

مقدمه :

خانواده به عنوان هسته اولیه هر اجتماعی شناخته می‌شود و بنیادین‌ترین قسمت هر اجتماع به حساب می‌آید. هسته تشکیل دهنده خانواده زوجین می‌باشند که با پیوند زناشویی آن را تشکیل داده و این پیوند بستری را برای رشد پیشرفت خانواده و در ادامه بالندگی اجتماعی می‌شود. در جریان این پیوند زناشویی روابطی سازنده میان انسان‌ها برقرار می‌شود که همراه با عشق به همنوع و ابراز صمیمیت و همدلی به یکدیگر است.

هلر و و ود[۱] (۲۰۰۰) بیان می‌کنند که صمیمیت کلید داشتن ازدواجی موفق است و منبع برای شادمانی و احساس معنا و رضایت زناشویی است ازدواج به عنوان عالی‌ترین و مهم‌ترن  فرایند اجتماعی برای دست یابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد توجه بوده است. صمیمیت کلید داشتن ازدواجی موفق و منبع مهمی برای شادی، احساس معنا و رضایت زناشویی به شمار می‌رد..

در تعریف صمیمیت فرهنگ لغت رندوم هوس (به نقل از جابری، اعتمادی و احمدی، ۱۳۹۴) صمیمیت زناشویی[۲] عبارت است از رابطه نزدیک، خودمانی و معمولاً محبت آمیز یا رابطه ای عاشقانه و شخصی با فرد دیگری که مستلزم داشتن اطلاعات بسیار جزیی یا شناخت عمیق وی است.

در جایی دیگر صمیمیت را فرایندی تعاملی و شامل ابعادی مرتبط به هم می دانند که محور این فرایند، شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر، قدردانی و پذیرش دیدگاه اوست. صمیمیت مفهوم وسیعی است که می‌تواند از بحث درباره جزئیات زندگی تا افشای خصوصی‌ترین احساسات را که کسی به راحتی در مورد آن‌ها سخن نمی‌گوید، در بر بگیرد (بک، ۱۳۸۲).

تنهاتن[۳](۲۰۰۷) صمیمیت را توانایی برقراری ارتباط با دیگری و بیان عواطف تعریف می‌کند و آن را حق مسلم و از حالت‌ها طبیعی انسان می‌داند. برخی از محققین به نقش و اهمیت ارتباط در رضایت زناشویی اشاره می‌کنند و کیفیت رضایت و صمیمیت زناشویی را در گره ارتباط و کیفیت ارتباط می‌دانند (السون و السون،۲۰۰۲). این ارتباط در گرو کنش و واکنش‌های است گاهاً از روی عادت رخ می‌دهند و منجر به پیامد های گوناگونی می‌شوند.

این کنش و واکنش‌های از روی عادت به جای این که بتواند به راه حلی برسند، گاهاً منجر به عادات رفتاری مانند سرزنش و تمسخر یکدیگر منجر می‌شود (لانگر و برپی،۲۰۰۵). با بروز چنین واکنش‌های حل تعارض با مشکل مواجه می‌شود و ارتباط دچار مشکل شده و رضایت‌مندی و صمیمیت نیز در پی آن کاهش می‌یابد.

 

 

 

 

 

 

شکل شماره (۱) مدل مفرض در پژوهش

[۱]– Heller & Wood

[۲] Marital intimacy

[۳]– Tenhouten

[۴]– Emotion Regulation